مکه باباجون
باباجون پرنيا همراه با داداش وخانم داداش رفته بودن مكه پرنيا خيلي دلش تنگ شده بود تقريبا 35 روز طول كشيد تا برگشتن پرنيا هر روز روزها ميشمرد تا بابا جونش برگرده هر وقتم باهاشون صحبت مي كرد ميگفت براش لباس عروس بيارن اينقدر گفت تا براش خريدن
عكس پرنيا توي فرودگاه با دسته گلهاي كه براي بابا جونش خريده بود
اینم پرنیا با بابا جونش, فکر کنم خوشحالی پرنیا رو توی این عکس متوجه بشین
اینجا هم پرنیا داره با بابا جونش درباره سوغاتیش حرف میزنه دیگه ما رو فراموش کرد با باباجونش رفت
بعد از فرودگاه رفتن حرم امام رضا سلام دادن اينم عكس باباجونشو عمو جليل
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی